مادهای که هوش کودکان را نابود میکند!
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۰۵۴۰۷
به گزارش آخریننیوز به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، علائم بالینی مسمومیت با سرب در کودکان دکتر مصطفی صدیقی گفت: تشخیص مسمومیت با سرب از طریق آزمایش خون است و عمده موارد تشخیص داده شده مسمومیت با سرب در آزمایشات غربالگری کشف میشوند نه در بیمارانی که علامت دار هستند لذا اهمیت انجام غربالگری در موارد خاص بسیار کمک کننده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته وی غربالگری میتواند شامل افرادی که محل اقامت آنها نزدیک به کارخانههای وابسته به سرب است، شاغلین در بازیافت با تری ها، زندگی در ساختمانهای قدیمی با رنگهای کهنه، عقب ماندههای ذهنی و اوتیسمها که عادت به لیسیدن و یا وارد کردن انگشتان و دستها به دهان دارند باشد ضمن اینکه چنانچه یکی از اعضای خانواده دچار مسمومیت با سرب شده باشد باید سایر اعضای خانواده نیز آزمایش شوند.
مقادیر بالای سرب در بدن کودک میتواند اثرات منفی شدید در مغز ایجاد کند و باعث عوارض مهم تاخیر رشد، مشکلات یادگیری، تحریک پذیری، بی اشتهایی، کاهش وزن، سستی و خستگی، درد شکم، استفراغ، یبوست، تاخیر بلوغ، کم شنوایی و حتی کوتاه قدی شود به نحوی که به ازای هر ۱۰ واحد افزایش در سطح سرب یک سانتی متر قد کوتاهتر میشود
فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان عنوان کرد: با افزایش سطح سرب بهره هوشی نیز کاهش مییابد و این کم هوشی متاسفانه مادام العمر است ضمن اینکه این عوارض در کودکانی که مادران آنها در زمان بارداری بخصوص در سه ماهه اول سطح خونی سرب بالایی داشتند بیشتراست.
مسمومیت کودکان با سرب از راه هایی از جمله رنگ های حاوی سرب مانند لاک ناخن، تنفس هوای آلوده به سرب از جمله بنزین، ماژیک نقاشی، خمیر بازی، نوشیدن آب آلوده به سرب و سایر موارد صورت گیرد.
برخی خانواده ها از دریافت اسباب بازی های قدیمی به ویژه عروسک های پلاستیکی و ماشین های اسباب بازی از طرف دوستان و آشنایان و خرید آن استقبال می کنند در حالیکه محققان هشدار می دهند اینگونه اسباب بازی های قدیمی اغلب حاوی سطح بالایی از مواد شیمیایی و سمی از جمله سرب برای کودکان خردسال است.
برخی خانواده ها ممکن است با درخواست پزشک مبنی بر انجام آزمایش اندازه گیری سرب خون مواجه شوند و این موضوع تعجب آنان را بر انگیزد در حالیکه نوزادان بر اثر ابتلا به این نوع مسمومیت دچار کم هوشی و سطح یادگیری پایینی می شوند.
مغز و دستگاه عصبی حساسیت زیادی نسبت به سرب دارند لذا ابتلا به سرب در نوزدان و کودکان زیر هفت سال که رشد مغزی آنان به سرعت انجام می شود آسیب های شدیدی به دنبال دارد.
اگر این مسمومیت به سرعت درمان نشود سبب کاهش توانایی یادگیری و هوش کودک حتی عقب ماندگی های ذهنی و جسمی خواهد شد و امکان بازگشت مسمومیت با سرب پس از درمان آن نیز وجود دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با بیان اینکه مادران باردار ممکن است بعلت فقر آهن، ویار خاک خوری داشته و سرب را وارد بدن خود نمایند گفت: نوزادانی که قبل از تولد در معرض سرب قرار میگیرند ممکن است نارس و یا کم وزن بوده و یا کندی رشد داشته باشند.
به گفته وی مادرانی که سطح خونی سرب بالایی در دوران بارداری داشتند فرزندانشان بیشتر دچار معضلات اجتماعی، پرخاشگری شده اند.
دکتر صدیقی همچنین افزود: از دیگر علائم این نوع مسمومیت، عملکرد کلیوی، فشار خون، مشکلات مغز استخوان و کم خونی، درگیری اعصاب محیطی و متعاقبا فلج و افتادن مچ دست و یا پا است.
این پزشک متخصص همچنین عنوان کرد: از نظر سیستم اعصاب مرکزی نیز علائم مهم سطح خونی سرب بالا، افزایش فشار داخل جمجمه ای، سردرد، تغییرات شناختی، ضعف، تشنج، اغما و ندرتا مرگ (در مقادیر خیلی بالا) میتواند باشد.
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: مسمومیت با سرب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۰۵۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به بیبدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
فیلم سینمایی "بیبدن" دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
فیلم «بیبدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.
دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پروندههای جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سالهای 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناکترین قتلهای چند سال اخیر و در عین حال جنجالیترین پرونده قضایی باشد.
حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!مروری بر زیرمتنهای نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیتپردازی و دیالوگگویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا میشد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکلگیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟ به نظر میرسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟
جستوجو در شخصیتپردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش میگذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهمترین اتفاقات رخ داده در بطن خانوادهاش بیخبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمیکند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بیاراده، تنها شنونده دیالوگهای طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانسهای فیلم، مخاطب را آزار میدهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر میرسد این شخصیتپردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.
در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بیمسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش میرود که با خبر قتل دخترش مواجه میشود.
البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش در بازیهای انرژیک میشناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بیبدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد میکند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانسهای بیبدن شود.
در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشریاش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه میکند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانسهای فیلم پنهانکاری او تو ذوق میزند و در نهایت زنجیرهای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار میکند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخشهای مختلفی از فیلم دیده میشود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.
خانوادهای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهمترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمیگذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بیمسئولیتی والدین چه میتواند باشد؟
سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آیندهای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی میکشد، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. لجبازیهای مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت میشود که سرنوشت سروش بیشباهت با ارغوان نباشد. به نظر میرسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بیمسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهمتر است و بهای این غرور، خون پسرش است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است، نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛ در ظاهر، عملی که مرتکب میشود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعلهور میکند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم میشود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناکتر است.
بیبدن ضد قصاص است؟
یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بیبدن از قصاص طرفداری میکند یا علیه آن است؟ تجربه تماشای فیلمهایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک میکشند، نشان میدهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک میکند، برای فرد اعدام شده دلسوزی میکند؛ آیا این اتفاق در بیبدن برای سروش تکرار میشود؟
تصاویر دوربینهای مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش میشود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش میکند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راهها را برای بخشش میبندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمیکند و بارها اعلام میکند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمیگیرد. به نظر میرسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئلهای مهمتر بروند و آنهم «گسستهای درون یک خانواده» است.
چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت
یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشانتر
اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بیبدن توجهات را به خود جلب کرد؛ نوید پورفرج و گلاره عباسی.
پورفرج که با بازی در فیلمهای سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنریاش را به رخ کشید، در بیبدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پروندههایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.
در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش میبینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی میکند.
بیبدن شباهتهای زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابهلای پروندههای قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون میکشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار میدهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟
به نظر میرسد که بیبدن دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بیمسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بیگناه هم نیستند.
انتهای پیام/